معرفی و نقد کتاب

یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:, :: 14:28 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

در نخستین روز ورودش به پاریس، دارتانیان جوان که آرزومند است در شمار تفنگداران لویی سیزدهم درآید، در سه مبارزه تن به تن با سه تن از برگزیده‌ترین تفنگداران پادشاه شرکت می‌جوید و از راه محبت و شجاعت و جوانمردی، هر سه را اسیر مهر خود می‌سازد. اینها از آن پس وجود واحدی را تشکیل می‌دهند و درهمه شادیها و غمها شریک یکدیگر می‌گردند.

آتوس(Athos) همان کنت دو لافر(De la fere) است که به دلیل ازدواج با زنی ماجراجو از هستی ساقط و از ناچار تفنگدار شده است. وی روحیه‌ای رویاپرداز و نجیب وپرمناعت دارد. پورتوس (Portos) که نام اصلی او والون (Vallon) است، غول پیکری است خوش قلب و خودنما. آرامیس (Aramis) یا شوالیه اربله (D’Herblay) که ماجرایی عشق بازانه موجب سلب رسالت دینی از او شده است و پیوسته میان حال عرفانی ابهام آلود و مهارتی در دسیسه‌ای ژزوئیتی و عشقهای پنهانی و کاملا اشرافی و شجاعتی غیرتمندانه در نوسان است. دارتانیان (D’Artagnan) که جوانی است شهرستانی، بااراده و شجاع و حیله‌گر، به سه یار اول می پیوندد. و بعدها قهرمان داستان می‌شود.

دارتانیان که درهوای تفنگدار شدن است، از طریق دوئل با هر یک از سه‌یار، که به حمله مشترک پیروزمندانه‌ای به نگهبانان کاردینال ریشیلیو (Richelieu)، دشمن دیرینه تفنگداران می‌انجامد، با آنان رفیق می‌شود. وظیفه این تفنگدارها در وهله نخست حفظ منافع پادشاه بود و این منافع همواره به وسیله کاردینال ریشیلیو، وزیر متنفذ پادشاه و رهبر مذهبی کشور، مورد تجاوز قرار می‌گرفت.

در این داستان عشقی ـ تاریخی، غیر از قهرمانانی که از آنها یاد شد، افراد دیگری نیز نقشهای حساس بر عهده دارند. میلادی(Milady)، همسر قبلی آتوس، از عمال کاردینال است که پس از ازدواج دومش، به نام لیدی دو وینتر(Ledy de Winter) مشهور شده است. او عامل و مأمور هوشیار و حیله‌گری است که در پناه زیبایی افسونگر خویش، دارتانیان را تا مدتها به بند عشق خویش گرفتار می‌سازد. میلادی این جاسوسه خطرناک با توسل به انواع نیرنگها، وارد کارهای سه تفنگدار می‌شود و به هوای انتقام‌جویی در پی‌ آنان است.

عشقی که دارتانیان نسبت به بانو کنستانس بوناسیو(Constance Bonacieux) پیدا می‌کند، باعث مهمترین حوادث بعدی داستان می‌شود. کنستانس بوناسیو ندیمه و جامه‌دوز وفادار آن دوتریش(Anne d’Autriche)، علیا حضرت ملکه فرانسه است. روزی ملکه دوازده الماس نشان اهدایی شاه را به معشوقق خویش، باکنگم(Buckingham) هدیه می‌کند. کاردینال که قصد ریختن آبروی ملکه را در سر دارد، بادانستن این اتفاق، فرصت‌ خوبی را به دست می آورد، از این‌رو به لویی سیزدهم توصیه می‌کند تا به ملکه بگوید که در مجلس رقص آتی دربار باید آن جواهرات را پیرایه خود سازد. چهار یار، با برخورداری از کمک کنستانس بوناسیوی باوفا، سفری خطرناک را به انگلستان در پیش می‌گیرند و دسیسه‌های مزدوران کاردینال را خنثی می‌کنند تا جواهرات را بازیابند. آتوس و پورتوس و آرامیس از معرکه بیرون رانده می‌شوند، تنها دارتانیان مأموریتی را که به وی محول شده است به سرانجام می‌رساند. شبح مخوف میلادی بر فراز آخرین ماجراها چرخ می‌زند. وی می‌کوشد تا تفنگداران را مسموم سازد و فلتون (Felton) غیرتی و متعصب را وامی دارد که دشنه در پیکر باکنگم بنشاند، و کنستانس بوناسیوی تیره بخت را با زهر خوراندن هلاک کند؛ سرانجام وی به دست چهار یار می‌افتد. اینک لرد وینتر(Lord Winrer)، که برادر دومین شوهر میلادی است، به آنان می پیوندد، زیرا که برادرش توسط همسرش به قتل رسیده است. میلادی محکوم به مرگ شده و اعدام می‌گردد.

داستان سه تفنگدار با تسلیم قلعه روشل (Le Rochelle) به وسیله چهار یار دلاور رو به پایان می‌رود. بهادران شکست‌ناپذیر از آن پس از یکدیگر جدا می‌گردند.آتوس(Athos) به ملک و خانه و زندگی خود بازمی‌گردد. پورتوس (Portos) با یک بیوه توانگر زناشویی می‌کند. آرامیس (Aramis) به دیر پناه می‌برد و کشیش می شود و دارتانیان سرباز نام آوری می‌گردد و راه خود را به سوی شهرت و افتخار می‌گشاید.

 

تفسیر داستان

*مردم فرانسه که پس از شکست ناپلئون، آینده کشور را مبهم و متزلزل می‌دیدند از کتاب سه تفنگدار که از گذشته‌های پرافتخار فرانسه سخن به میان می‌آورد و غرور جریحه‌دار شده آنان رانوازش می‌کرد، استقبال فراوان نمودند.

*کتاب سه نفنگدار یک داستان قهرمانی است و سراسر کتاب، ازآغاز تا انتها، لبریز از سجایای عالی انسانی از قبیل رحم و مهربانی و دوستی و یاری و غمخواری است. بشر در تمام دورانها، انسانهای دلیر وشجاع و ضعیف نواز را ستایش می‌کرده است.

*یک دلیل مسلم دیگر موفقیت کتاب سه‌تفنگدار، نحوه بیان داستان و قلم شیرین و دلچسب دوما بود که وقتی خواننده شروع به خواندن می‌کرد دیگر قادر نبود آن را رها کند. دوما از جنبه وقایع نگری هم فنون مختلف به کار می‌برد. آن‌قدر توطئه از پس توطئه و حادثه از پس حادثه می‌آفرید که هرگز خواننده نمی‌توانست قیاس کند در چند صفحه بعد چه ماجراهایی به وقوع خواهد پیوست. در چهارچوب داستان هم نوعی«خدعه داستان نویسی» وجود داشت.

کارینال ریشیلیو، مرد افسانه‌ای فرانسه، با پادشاه میانه‌ای نداشت و دشمنی‌ او، خود بهانه‌ای بود برای ایجاد توطئه. از طرفی فرانسه و انگلستان باهم دشمنی داشتند و این هم عذر دیگری بود برای اینکه دو قدرت بر ضد هم توطئه بچینند. در نتیجه داستان سه تفنگدارمشحون از حادثه و توطئه است.

*در داستان سه تفنگدار چهار قهرمان با خلق و مشرب متفاوت صحنه ساز وحادثه آفرینند؛ به همین سبب حوادث رنگ یکنواخت و کسل کننده‌ای به خود نمی‌گیرند.

آتوس، نمونه یک اشراف زاده فرانسوی است؛ با وقار و مودب وهوشمند است. بعضی مواقع سرد وبی‌احساس جلوه می‌کند، اما هر چه هست اینکه از بدی نمی‌تواند بآسانی چشم بپوشد ومعتقد است بدکار را باید حتماً مجازات کرد. پرتوس یک شوالیه قدرتمند است. زور بازوی او تالی وهمتا ندارد اما در رفتار«دهاتی» است و فاقد ظرافتهای یک اشراف‌زاده فرانسوی است.

نوشته‌اند که دوما در میان قهرمان سه تفنگدار، او را بیش از همه دوست می‌داشته، شاید بدان سبب که پرتوس از حیث اندام و زور، شباهت زیادی به آفریننده خود داشته است. یک بار یاران دوما او را در حال نوشتن داستان گریان می‌بینند و سببش را از او می‌پرسند. دوما جواب می‌دهد: «من این مرد را از تمام وجود دوست می‌داشتم و حالا ناچارم او را بکشم... من باید جاودانه بر مزار او اشک بریزم ...»

آرامیس یک شوالیه خداپرست است، اما در عین حال زودرنج و آتشین خوی است. احتیاط و متانت و کم حرفی و گذشت، از خلقیات اوست، ولی بسیاری موارد به خاطر خوی زود رنجی از میدان درمی‌رود و این نوع انسان از جمله انسانهایی است که به قول دوما در فرانسه بسیار دیده می‌شوند. و آخرین فرد دارتاینان است؛ این جوانک اهل گاسکنی که سبک روح و سبک مغز و سبک‌بار است، مدام درحال جنبش و حرکت است. دلش می‌خواهد به همه یاری کند.اما در بسیاری از مواقع غرورش اسباب زحمت او می‌شود. عاشق پیشه و خیال پرداز نیز هست، و همین مشربش سبب می‌شود که خواننده سخت به طرفداری او برخیزد و او را دوست بدارد.

*حوادث رمان روبینسون کروزو با هم پیوند منطقی زیادی ندارند. رمان سه تنفگدار نیز همانند این رمان از جمله رمانهای حادثه‌ای به شمار می‌رود(Novel of Incident). روبینسون کروزو محصول دوران عقل گرایی و راسیونالیسم است؛ در این دوران قهرمان وقت کسی بود که معصومیت طبیعت را در خود باز می‌یافت. اما درعصر دوما تنها اجتماع منشهای گوناگون جوابگوی زندگی پر جوش و خروش و ماجراجویانه مردم فرانسه بود.

*دوما با بهره‌جویی از جاذبه تاریخ فرانسه در میان عامه مردم، آغازگر رمانهای تاریخی در فرانسه شد.

*کتاب ابتدا به صورت پاورقی در یکی از نشریات صبح به چاپ می‌رسید و نویسنده بر اساس هر ستون، دسمتزد خود را دریافت می‌کرد. در همان ابتدای کار استقبال زیادی از این پاورقی شد. اما بتدریج خوانندگان می‌دیدند که نویسنده به جمله، به کلمه و جمله‌های ناقص اکتفا می‌کند و به این ترتیب  ستونها را پر می‌سازد. با اعتراضات مردم، ناشر از نویسنده تعهد گرفت که از آن پس حق ندارد ستونها را به آن شکل رذیلانه پر کند.

*الکساندر دوما این رمان تاریخی را با همکاری آدرین مارکه(Adrien Maquet) طراح اولیه آن نوشته است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره کتابخانه

کتابخانه عمومی حکیم هیدجی تحت نظر نهاد کتابخانه های عمومی کشور در سال 1375 و باهدف اطلاع رسانی به عموم مخاطبین شروع به کار کرده است. تلفن: 02435752101 آدرس: خیابان امام خمینی - خیابان ملت- کتابخانه عمومی حکیم هیدجی کدپستی: 43876-45731
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتاب خانه ی عمومی حکیم هیدجی و آدرس khakim.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 34
بازدید ماه : 667
بازدید کل : 97518
تعداد مطالب : 256
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1